هیچستان ♪

آدمک آخر دنیاست بخند...

هیچستان ♪

آدمک آخر دنیاست بخند...

تولد دوقولوها

پریشب گیر داده بودم که من میخوام برم خونه دوقولوها اونم بدون دعوت! کلی بهم خندیدن خونواده!

حتی بهشون زنگ هم زدم که دانشکده بودن . خلاصه شبش سیمین (بدون اینکه از نیت من باخبر باشه ! ) اس ام اس زد که فردا تولدمون حتما بیای .

خلاصه خیلی برام جالب بود. عجب!!!

فرداش شد و رفتم. همون موقع که میخواستم برم نزدیک بود با بابام دعوام بشه !

بابام گیر داده بود که پیاده بریم ! (حالا مسافت نزدیک هم نیستا) هر چی من میگم نه میگه باید پیاده بریم ! اعصابم خورد شد . همینم مونده بود با اون وضعم را بیفتم تو خیابون ! و در آخر قهر کردم و خواستم تاکسی بگیرم که متقاعد شدن با ماشین بریم !

تولد خیلی خوش گذشت . مخصوصا اینکه هممون خیلی با هم صمیمی بودیم . دوقولوها که از اول دبستان باهاشون دوستم و سمان و مریم هم که دوستای صمیمی دبیرستانمون بودن .

کلی مسخره بازی درآوردیم و خندیدم .

و من متوجه شدم که خیلی تغییر کردم و شادتر شدم . مثلا من تو مهمونی ها همش خوابم میگرفت و حتی حوصله ی عکس گرفتن نداشتم ! ولی مدتیه که تو تولدا و مهمونی ها که میشه پایه ی رقص و مدل های عکسای مسخره بازی ! و کلی دلقک بازی دیگه با بچه ها شدم . و الان میفهمم چه قد خوش میگذره ! (منظورم از قدیما از زمان میلاد به بعده که کلی افسرده شده بودم)

این سیمین خیلی آدم جالبیه ! من از اونجایی که از اول دبستان تا الان با این بشر دوست بودم میشناسمش ! واسه همین زودتر رفتم خونشون که کاراشو بکنم ! وای رسیدم غش کردم از خنده! سیمین هنوز حاضر که نشده بود هیچی دستم و گرفت برد تو اتاق اوتوی لباساشونو داد دستم و دراز کشید رو زمین و موهاشو پخش کرد رو یه حوله گفت اتوکن! گفتم خر نشو سیمین موهات میسوزه با اتو موت اتو کن ! گفت نه این اتو بهتره ! با کلی خنده درجه ی اتوشونو کم کردم و نشستم به اتو کردن موهاش.خودشم خندش گرفته بود !

بعدم کمکش کردم لباسشو انتخاب کنه و دوباره کلی به این خونسردیش خندیدم !

باز سپیده جالب بود ! دیدم داره لباس میپوشه بره بیرون ! میگم سپی الان دوستات میان کجا میری !؟ گفت آرایشگاه !!! فقط با تعجب نگاش میکردم! گف خب ابروهام و میرم دوباره بردارم حوصله ندارم خودم بر دارم ! با خنده نگاش کردم گفتم بورو که آخره تولدتون برسی !!!

خلاصه که خیلی بهم خوش گذشت .

آخرشم پانتومیم بازی کردیم و بعدم که رفتیم خونه هامون !

نظرات 18 + ارسال نظر
آرمان دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:51 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

انشاله همیشه به خوشی باشین
این سارا دوستت نگرانمون کرد
گفت ناراحتی و از این حرفا
خدا را شکر که خندان شدی و به مهمانی شادی هم رفتی

نه بابا این سارا که اتفاقا اصرار داشت من حالم خیلی خوبه که

دلنیا دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://delniya.blogsky.com

خانم اجازه سلام
خانم ما حالمون بهتر شد و اومدیم بنظریم
من تفلد
خوشحالم که خوش گذشت
شاد باشی نگینم

سلاااااااااام

آفرین شما هم مثه ما خوب شدی
خدا کنه دوستای دلنیا زودی تولد بگیرن دعوتش کنن
تو هم همینطور عزیزم

یگانه دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://unique886708.blogsky.com/

سلام
ای جان من رفتی تفلد بهت خوش گذشت...
خب خدا رو شکر...
چقدر خوبه که می تونی تفاوتای قبل و بعد خودت رو خوب حس کنی.
همین شادی های قشنگ رو رو بچسب که شاد بودن آسون به دست نمی یاد

اوهووووم خیلی خوش گذشت ...

ممنونم یگانه جون از حرفای قشنگت ...

شارونا دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:24 ب.ظ http://smile-ani.blogsky.com

نظرلطفته عزیزم!!

مهتاب دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ http://moonlight-m.blogsky.com

منم تفلد می خوااااااام
خوشحالم که از اون حال و هوا اومدی بیرون نگین جونم

ایشالا زودی تفلد دعوت شی

ممنونم

حامی دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:19 ب.ظ http://manoto8.blogfa.com

اومدم حالی بپرسم.
خوبید؟

مسی من خوبم شما چ طوری ؟

دلارام دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:29 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

همیشه به خوشی
تولد همیشه خوش میگذره خصوصا وقتی کرم میریزی و میری شمع طرفو فوت میکنی

نه بابا این دو تا دو قلو که واسه شمع کردن فوت سره همه رو که زیر آب کردن هیچی سره خودشونم زیره آب کردن !‌
مگه سیمین گذاشت سپی هم شمع فوت کنه!‌
هی هر چی روشن میکردیم باز سیمین فوت میکرد !!!

حمید دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:32 ب.ظ http://ahota-hamid-n.blogfa.com

................ ....ღ♥ღ
..ღ♥ღ
..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ ......ღ♥ღ
...........ღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥........ღ♥ღ
....................................................ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..............................@@................ღ♥ღ
میدونم چه حسی داری منم بعضی وقتا اینجوری میشم
نمیدونم چی بگم

ممنون ...همینقدر که درکم میکنی کافیه

خاطرات دانشجو دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:58 ب.ظ http://www.manvakhatereham.blogfa.com

سلاااااااااام
من عاشق دو قلوها هستم
یه بار گفتیوقتی آپ کردم خبرت کنم
الان آپم عزیزم

ممنون خبرم کردی

شارونا دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ب.ظ http://smile-ani.blogsky.com

سلام!!خوشحال شدم که بهت خوش گذشته!!
امیدوارم همیشه ازگذشته های نحض بگذری وخوش باشی!!

دوستدارتو:
شارونا

ممنونم شارونای عزیز

artin دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://mikadecity.blogsky.com/

سلام خوبی؟
خب وقتی میگن جنجالی همینه دیگه
مرسی که میکده من (البته قابل شما رو نداره)سر زدی بازم از این کارا بکن وری هپی میشم

a.W.kh سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ق.ظ http://btaarof.blogfa.com

لطف کردی اومدی عزیز

ممنون از راهنماییت. واسم خیلی خوب بود

خواهش میکنم

آلوچه سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ق.ظ http://www.ye-aloche.blogfa.com

خوشم به حالت
منم تفلد می خوام
یکی به من تفلد بده

خوشالم که
خوب خوب خوب خوب خوبی
جیگر سحر
دوست دارم بغلت کنم
محکم
فشارت بدم
دوست دارم.............

ایشالا زودی دوستات تولد بگیرن سحر جونم و دعوت کنن

عااااااشختم بوووووووووووس

Arash سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:52 ب.ظ http://www.lovelorn.rozblog.com

سلاااااااااااام
سلاااااااااااااااااام
سلااااااااااااااااااااااااااام
بازم آرش جون اومد با یه آپ جدید و خوشمل!
منتظرما!
حتما سر بزنیداااااااا!
به هر دو وبم:
www.brokenheart89.mihanblog.com
www.lovelorn.rozblog.com
بدوبیـــــــــــــــــــــــــــــــــــا منتظرمـــــــــــــــــــــــا!!!!

Arash سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:54 ب.ظ http://www.lovelorn.rozblog.com

سلام نگین جونی!
من خیلی خوشحال شدم با خوندن این پست!

امیدوارم همیشه شاد وسرحال باشی!
بدو بیا منتظرم!

الی سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:39 ب.ظ

سلااااااااااااااام ننین جونی
اتفاقا منم همیشه قبلا بیخودی تو مراسما کز میکردم یه گوشه
ولی الان اونقدر با بچه ها گرم میگیرم ئو عکس مسندازیم که حالم عوض میشه.همیشه وقتی حالت اون عکسا رو نگاه میکنم واقعا روحیه م عوش میشه.
همیشه اینجوری شنگول منگول باش جیجل

آره دقیقا نگاه کردن به اون عکسا خیلی لذت بخشه ...
باشه
ممنونم

a&m سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ http://kooche-baghe-tanhaei.blogfa.com

سلام خوب بودی بهتر شدی
خوب خدا روشکر بهتری
خوشحالم تولد بهت خوشون گذشتوندی

سلام
ممنونم...
خوبه اومدین دوباره من آدرستونه هر چی میگشتم پیدا نمیکردم .. .

دلارام چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:15 ق.ظ http://delaram360.blogsky.com

چرا یادت رفته آپ کنی
دوست جون

در ضمن قالب بسیار زیبا وخواستنی دارید

آپ کردم که
مسی چشات قشنگ میبینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد